خاموشی غرش ببر ها در ایران از 65 سال قبل
به گزارش وبلاگ فروش ساعت، امروز مصادف با 29 ژوئیه روز جهانی ببر است؛ این در حالیست که 65 سال از غرش آخرین ببر مازندران در کشور می گذرد.
به گزارش ایسنا، گونه ببر بزرگترین گربه سان دنیا است. اولین ببر ها 2 میلیون سال قبل پدیدار شدند. آن ها 10 تا 15 سال به طور میانگین زندگی می نمایند. امروزه پنج زیر گونه از ببر ها وجود دارند. ببر های سوماترا از سایر گونه های ببر ها کوچک تر هستند. یکی از ویژگی های ببر ها صدای غرش آنان است که از فاصله 3 کیلومتری شنیده می گردد.
ببر ها شب ها شکار می نمایند. آن ها می توانند بی صدا شکارشان را دنبال نمایند. آن ها می توانند با یک پرش حداقل 30 فوت به جلو بپرند. از طعمه های ببر ها می توان به بوفالو، گوزن، بزکوهی و بعضی دیگر از پستانداران اشاره نمود. ببر ها توانایی خوردن فیل ها و پرندگان را هم دارند.
ایران در سال های قبل زیستگاه ببر مازندران بود. ببر مازندران 320 تا 350 کیلوگرم وزن داشت. وزن یک شیر بالغ آسیایی در بیشترین حالت به 200 تا 250 کیلوگرم می رسید، یعنی ببر مازندران در حدود 100 کیلوگرم از یک شیر بالغ سنگین تر بود. وزن پلنگ ایرانی نیز در بیشترین حالت به 110 کیلوگرم می رسد و ببر مازندران سه برابر وزن پلنگ ایرانی وزن داشته است.
آخرین ببر ایران در سال 1337 در پارک ملی گلستان شکار شد. مهمترین عوامل انقراض ببر در ایران شکار بی رویه آن، تخریب زیستگاه به ویژه خشکاندن تالاب ها و استفاده از طعمه مسموم بوده است.
در حال حاضر از 10 گونه گربه سانی که در ایران زیست می کردند تنها هشت گونه را داریم. شیر ایرانی و ببر هیرکانی را از دست داده ایم. واردات ببر در ایران با هدف تکثیر در اسارت هیچ وقت به صورت معین در دستورکار سازمان حفاظت محیط زیست نبوده است.
اواخر دهه 80 پروژه احیای پلنگ در روسیه مطرح شد. پلنگ نماد بازی های المپیک زمستانی در روسیه و به نوعی رو به انقراض بود بنابراین کوشش می کردند تا آن را احیا نمایند. به درخواست کشور روسیه و اصرار بسیار مقامات بالادستی ایران نسبت به همکاری سازمان محیط زیست با روسیه، در این مقطع ایده معاوضه پلنگ ایرانی با ببر سیبری مطرح شد. از آنجا که بیش از 50 سال از انقراض ببر در ایران می گذرد و از طرف دیگر ببر مازندران ایران بسیار قرابت ژنتیکی با ببر سیبری در روسیه دارد امکان این معاوضه در آن مقطع وجود داشت.
روسیه به علت عجله بسیار و برای جلب رضایت سازمان محیط زیست و مسئولان ایران بسیار سریع پس از برگزاری جلسات و موافقت های اولیه با درخواست ایران مبنی بر معاوضه ببر با پلنگ موافقت کرد که طی یک پرواز خصوصی دو قلاده ببر نر و ماده سیبری را به ایران فرستاد، با این هدف که با همان پرواز پلنگ ایرانی به روسیه فرستاده گردد و این اتفاق با این توافق انجام شد.
هدف معاوضه ببر سیبری با پلنگ ایرانی در درجه اول احیای جمعیت تاریخی در جغرافیای زیستی ببر نبود چراکه ایران عملا بخش عمده ای از زیستگاه ببر را از دست داده بود. زیستگاه ببر منطقه ها جلگه ای در حاشیه دریای خزر بوده که بخش عمده آن را به علت ویلاسازی، مزارع چای، شالیزار ها از دست دادیم و مسیر های جنگلی بسیار محدودی به جای مانده است.
قرار بود زمانی که ببر های سیبری وارد ایران شدند محدوده ای به وسعت 100 هکتار را در شبه جزیره میانکاله فنس کشی و منطقه ای را به عنوان یک محدوده نگهداری در اسارت برای ببر ها ایجاد نمایند. ببر ها فراوری مثل بسیار خوبی نسبت به دیگر گربه سانان دارند و با این روش ایران می توانست جمعیت پایداری از ببر سیبری را در میانکاله داشته باشد.
شبه جزیره میانکاله زیستگاه در خطر، بسیار مهم و با ارزشی است و آخرین ببر های مازندران در آن زندگی می کردند. پروژه ببر میانکاله می توانست از دست اندازی ها به میانکاله مانند تخریب منطقه، شکار غیرمجاز یا آتش سوزی های عمدی تا حد زیادی جلوگیری کند تا شرایط بسیار متفاوتی را نسبت به امروز تجربه کند.
حضور ببر در میانکاله، ظرفیتی را برای جذب بودجه جهت حفاظت و مدیریت بهتر و جلوگیری از آسیب به منطقه ایجاد می کرد، اما اقداماتی که باید برای ایجاد جایگاه ببر ها در میانکاله صورت می گرفت مشمول مرور زمان شد و افراد از ترس انگ زنی ها از طرف بعضی افراد حاضر به پذیرش هیچ مسئولیتی در این زمینه نشدند و عملا هیچ وقت به وسیله سازمان محیط زیست برای پروژه احیا، تکثیر و نگهداری ببر در میانکاله مدیریت معین نشد و اتفاقی صورت نگرفت.
در کل ماجرا طور دیگری رقم خورد، چون ورود ببر ها به ایران بدون هماهنگی های قبلی با سازمان محیط زیست انجام شد. این سازمان شبه جزیره میانکاله را برای محدوده نگهداری از ببر ها آماده نکرده بود، حتی فضایی برای نگهداری از این ببر ها نیز نداشت. به همین علت ناچار شد به طور موقت ببر ها را در باغ وحش ارم قرنطینه و نگهداری کند تا احداث محل نگهداری ببر ها در میانکاله عملیاتی گردد.
ببر ها به باغ وحش ارم منتقل، اما دچار بیماری مشمشه شدند این در حافهرست که قبل از ورود ببر ها به کشور، کارشناسان دامپزشکی از شرایط شیر ها در باغ وحش ارم که دچار مسائل ناشی از بیماری مشمشه شده بودند، آگاه بودند، اما این موضوع را به اطلاع سازمان محیط زیست نرسانده بودند. به همین علت ببر نر مبتلا و تلف شد و الان نیز مدت هاست که ببر ماده همچنان در باغ وحش ارم به تنهایی نگهداری می گردد.
انقراض ببر و شیر در ایران به ما این هشدار را می دهد که وقتی در حال حاضر یوزپلنگ ایرانی سومین گربه سان در فهرست انقراض است و کمتر از 30 قلاده از آن به جای مانده است، نباید فرصت را از دست بدهیم و باید در شرایط نیمه اسارت و اسارت تعدادی یوز را به عنوان ذخیره ژنتیکی زنده داشته باشیم. باید از دلایل انقراض دو گونه گربه سان استفاده کنیم تا راه حل های حفظ یوزپلنگ ایرانی را طراحی کنیم.
منبع: فرارو