هدیه دادن؛ چرا باید برای خودمان هدیه بخریم؟
به گزارش وبلاگ فروش ساعت، هدیه دادن؛ چرا باید برای خودمان هدیه بخریم؟ هدیه دادن به خودمان، شکل های مختلفی دارد. اغلب شان هم در لحظه های زندگی روزمره جاری است؛ مثلا هدیهٔ من به خودم این است که در حال نوشتن این مطلب، وقفه ای کوتاه کنم، به جایگاه تکیه دهم، نفس عمیقی بکشم و نگاهی به پنجره بیندازم. مثال دیگری می زنم: چند روز پیش، ذهنم به شدت درگیر دوستی بود که خیلی مشتاق بودم در کارش پیروز گردد؛ بنابراین این گونه به خودم پاداش دادم: رها کردن ذهنم از توجه زیادی به چیز هایی که در اختیارم نیستند. قدردانی برای فرصت یادگیری از اطرافیانمان هم نوعی هدیه است.
وبلاگ فروش ساعت| هدیه دادن به دیگران با احساس خوشایندی همراه است. هدیه دادن لذتی معادل لذت فیزیکی خلق می نماید. هدیه دریافت هم تجربه ای لذت بخش است. آخرین باری که هدیه گرفتید چه حسی داشتید؟ هدیه ممکن است قابل لمس باشد و یا حسی دل گرم نماینده یا یک عذرخواهی ساده. هرچه باشد، حس خوبی به آدم می دهد. پس چرا منتظر باشیم تا دیگران به ما هدیه بدهند؟! بر مبنای پژوهش ها هدیه خریدن برای خودمان، به هر دلیلی به ویژه به خاطر دستاورد های حرفه ای و فردی، سودمند و برای سلامتی مفید است.
هدیه دادن به خودمان یک معاملهٔ دو سر برد است! پژوهشگران دریافته اند که هدیه دادن بخش هایی از مغز را تحریک می نماید که با لذت های فیزیکی مانند خوردن شکلات تلخ یا شستن دست های سرد با آب گرم تحریک می شوند. درمقابل، هنگام دریافت هدیه احساس می کنید مهم هستید و مورد ستایش قرار گرفته اید، حتی اگر یادداشتی ساده برای تشکر باشد. هدیه دادن به خودمان با حس خوب اقدام کردن به جای بی عملی همراه است. حالا که هدیه دادن و دریافت این قدر لذت بخش هستند، چرا هر دو را با هم ترکیب نکنیم؟
وقتی به خودمان بیشتر توجه کنیم، درنتیجه به دیگران هم بیشتر توجه خواهیم کرد. پژوهش ها نشان می دهند هرچه انسان خشنودتر باشد، میل بیشتری به مهربانی، شکیبایی، نوع دوستی و دیگر رفتار های خیرخواهانه دارد.
برتراند راسل می گوید: | زندگی خوب، زندگی شاد است. منظورم این نیست که برای شاد بودن باید حالتان خوب باشد. برای اینکه حالتان خوب باشد، باید شاد باشید! |
هدیه دادن به خودمان، شکل های مختلفی دارد. اغلب شان هم در لحظه های زندگی روزمره جاری است؛ مثلا هدیهٔ من به خودم این است که در حال نوشتن این مطلب، وقفه ای کوتاه کنم، به جایگاه تکیه دهم، نفس عمیقی بکشم و نگاهی به پنجره بیندازم. مثال دیگری می زنم: چند روز پیش، ذهنم به شدت درگیر دوستی بود که خیلی مشتاق بودم در کارش پیروز گردد؛ بنابراین این گونه به خودم پاداش دادم: رها کردن ذهنم از توجه زیادی به چیز هایی که در اختیارم نیستند. قدردانی برای فرصت یادگیری از اطرافیانمان هم نوعی هدیه است.
گاهی کاری نکردن هم هدیه است: نخوردن بشقاب دوم غذا، قطع نکردن حرف دوستی که در حال شکایت از روز کاری اش است، اعتراض نکردن به همسری که می خواهد کمی تنها باشد، تماشا نکردن تلویزیون تا دیروقت، رانندگی نکردن با سرعت زیاد و بسیاری هدیه های مشابه.
قطعا در طول روز فرصت های فراوانی برای دادن هدیه ای ساده، اما دل پذیر و تأثیرگذار به خودمان وجود دارد. مدام از خودتان بپرسید: الان چه می توانم به خودم هدیه بدهم؟ از میان چیز هایی که توانایی تأمین شان را دارم، دلم چه می خواهد؟ سپس، برای انجام آن کوشش کنید.
در نگاهی بلند مدت تر به این پرسش ها پاسخ دهید: امروز، این هفته، سال جاری و حتی در این زندگی چه هدیه ای می توانم به خودم بدهم؟ حواستان به آنچه آگاهانه به ذهنتان می رسد، باشد. اجازه دهید ایده ها در فضای آگاهانه ذهنتان جریان پیدا نمایند. می توانید انسانی دلسوز را تصور کنید و ببینید این آدم چه چیز هایی به شما خواهد داد؛ همان ها را به خودتان هدیه دهید.
با آگاهی از اینکه چه دل بزرگی دارید که مهربانی اش را اغلب نثار دیگران می نماید، می توانید خودتان را هم در دامنهٔ پرتو مهر این دل قرار دهید. بگذارید مهر و محبت تان نثار کسی گردد که اراده تان بیش از هر کسی بر او حاکم است و بنابراین، مهم ترین وظیفه تان مراقبت از اوست.
خانم ها عاشق هدیه دریافت هستند. همان طور که گفتیم احتیاج نیست صبر کنید تا کسی برایتان هدیه بخرد. شما فردی مستقل و توانمند هستید، پس این را در عمل نشان دهید.
شما زنی قدرتمند و مستقل هستید. ممکن است شاغل باشید و یا ممکن است مادر باشید و مراقبت از کودک را بر عهده بگیرید. شما سخت کوشش می کنید و شایسته قدردانی هستید. توانایی خرید جواهرآلات موردعلاقه تان احساس توانمندی به شما می دهد. خرید چیزی گران قیمت، اما ماندگار به شما قدرت، حس استقلال و شایستگی می دهد.
اغلب پس انداز می کنید تا برای عزیزانتان هدیه بخرید؛ اما مهم ترین فرد زندگی تان را فراموش می کنید: خودتان. البته که هدیه دادن به عزیزان کار خوبی است، اما خودتان را از قلم نیندازید. گاه به گاه چیزی را که واقعا دلتان می خواهد برای خودتان بخرید. این راهی است برای نشان دادن اینکه به خودتان عشق می ورزید.
وقتی برای دیگران هدیه می خرید، معمولا بودجه خاصی مدنظرتان است. اما وقتی پای خودتان در میان باشد، می توانید سر کیسه را کمی شل کنید! چه اشکالی دارد؟ شما سلیقهٔ خوبی دارید و کیفیت برایتان مهم است. این چیزی نیست که مایهٔ خجالت باشد. پس کمی ولخرجی کنید.
وقتی به خودتان هدیه می دهید، انتخاب با خودتان است.
چه حسی دارید وقتی مادرشوهرتان سراغ پیراهنی را می گیرد که سال پیش برایتان خریده و شما هیچ وقت نپوشیده اید؟! تقریبا غیرممکن است به کسی که هدیه ای به شما داده، بگویید از هدیه اش خوشتان نمی آید. وقتی هدیه از طرف خودتان باشد، همان چیزی است که دوست دارید. اگر هم مد یا سلیقه تان تغییر کرد، می توانید آن را به دیگران بدهید، بفروشید یا با هدیه ای نو جایگزین کنید.
هدیه باعث افزایش شادی و اعتماد به نفس می گردد. حتی پاداش های کوچک مانند دسته گل یا پیغام تشکر، ارزش کار های خوب را دوچندان و گذر از سرخوردگی های روزمره را ساده تر می نماید. اگر چنین چیز های کوچکی مایهٔ دلگرمی تان است، تصور کنید انگشتر طلا چه می نماید!
طلا و جواهر ارزان نیستند، اما سرمایه گذاری مالی و عاطفی به شمار می فرایند. تصور کنید در انتها هفته ای ناخوشایند که هیچ چیزی حالتان را خوب نمی نماید، خرید یک جفت گوشوارهٔ ریزه میزهٔ موردعلاقه تان چقدر می تواند شما را دل خوش کند.
توضیحی وجود ندارد! شما شایسته بهترین ها هستید. هر روز باید بدرخشید. احتیاجی نیست صبر کنید تا دیگران این را به شما نشان دهند.
منبع: فرادید