الگوبرداری خوب است یا نه؟
به گزارش وبلاگ فروش ساعت، الگوبرداری مانند یک شمشیر دولبه است که می تواند خوب یا بد باشد. همه ما به صورت طبیعی از طریق مشاهده رفتار دیگران از آن ها چیز هایی می آموزیم و با رفتارمان دیگران را تحت تاثیر قرار می دهیم
اتاقش پر از عکس چهره های معروف است، آدم هایی که شاید خودشان هم ندانند که چقدر می توانند در زندگی یک نوجوان تاثیرگذار باشند. آدم هایی با همه کاستی ها و توانمندی های یک انسان که به دلایل مختلف ازجمله شهرت تبدیل می شوند به الگو هایی دوست داشتنی برای جوانان یا نوجوانان و کم کم نوع پوشش، رفتار و حتی طرز فکرشان در زندگی هواداران شان رخنه می نماید. الگوی شما چه کسی است؟ معیار های شما برای انتخاب الگو چه بوده؟ دوست دارید الگوی فرزند شما چه کسی باشد؟
نگاهی به یک تحقیق
مدتی قبل یک دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علم و فرهنگ، سرانجام نامه خود را با موضوع الگو های اجتماعی دانش آموزان شرق تهران انجام داد. مطالعه ای که نتایج آن برای خیلی ها جالب بود.
براساس این تحقیق، احسان علیخانی، با 30 درصد آرا محبوب ترین الگوی دانش آموزان دختر بود و رامبد جوان با 49 درصد آرا صدرنشین الگو های مورد علاقه دانش آموزان پسر. پرطرفدارترین الگوی ورزشی دانش آموزان دختر و پسر به ترتیب، محمد موسوی (والیبالیست تیم ملی) و رونالدو هر کدام با 28 درصد آرا بودند.
الگویم باش
اگر از آن دسته افرادی هستید که با خواندن این آمار ها سر تکان می دهید و زیر لب به نوجوانان خرده می گیرید، بد نیست به یک سوال اساسی جواب بدهید. آیا هر کدام از ما به عنوان افراد جامعه و خانواده و … الگوی دیگری به نوجوانان ارایه نموده ایم؟ اصلا آیا الگوبرداری از این افراد که یکی از مهمترین ویژگی های آن ها شهرت است، لزوما بد یا خوب است؟
الگوبرداری مانند یک شمشیر دولبه است که می تواند خوب یا بد باشد. همه ما به صورت طبیعی از طریق مشاهده رفتار دیگران از آن ها چیز هایی می آموزیم و با رفتارمان دیگران را تحت تاثیر قرار می دهیم، اما این که فردی را به عنوان الگو انتخاب کنیم، موضوعی قابل بحث و آنالیز است.
دکتر امان الله قرایی مقدم در پاسخ به این پرسش ها می گوید: این الگوبرداری ها کاملا طبیعی هستند و نمی توان انتظاری غیراز این داشت، چرا که یکی از کار های نوجوانان و جوانان الگوبرداری و شخصیت سازی است و چیزی که باعث شده این افراد به عنوان الگو های نوجوانان مطرح شوند شهرت آنهاست که آن را هم مدیون رسانه های جمعی هستند .
این جامعه شناس در ادامه تأکید می نماید: الگو های دوران نوجوانی در طول زمان تغییر می نماید و دوام زیادی نخواهد داشت و خیلی زود الگو های جدیدی جایگزین آن ها می گردد. درواقع این الگو ها نهادینه نمی گردد، نسل جوان آن ها را چند صباحی سرمشق خود و بعد فراموش شان می نماید.
وی جوانان را عامل نوگرایی و پویایی هر جامعه ای می داند و می افزاید: نوجوانان و جوانان الگوپذیر هستند، اما نباید نقش تاثیرگذار آن ها را در جامعه فراموش کرد. آن ها الگو هایی را انتخاب و سپس آغاز به گسترش دیدگاه های تازه می نمایند و این همان چیزی است که باعث حرکت رو به جلو و تغییر جوامع در طول تاریخ شده است؛ بنابراین همواره نباید در برابر چیز هایی که با نظرمان همخوانی ندارد ایستادگی کنیم، چرا که شاید این انتخاب نگاهی نو به دنیا باشد.
دکتر مجید ابهری، آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری هم معتقد است: کمبود نشاط اجتماعی و امکانات تفریحی و ورزشی یکی از علل گرایش بیشتر نوجوانان به انتخاب چنین الگو هایی است. هرچند او تأکید می نماید که انتخاب الگو یکی از احتیاج های طبیعی نوجوانان و جوانان است، ولی متذکر می گردد که وقتی الگوی مناسبی از سوی نهاد های متولی ارایه نگردد، نوجوان خودش به دنبال الگو خواهد گشت و حتی ممکن است این الگوبرداری از روی احتیاج های جسمی و جنسی و نه احتیاج های تربیتی انتخاب گردد .
جای خالی یک زن
یک نکته جالب و شاید هم سوال برانگیز در آمار های تحقیق بالا این بود که در بین الگو های دانش آموزان دختر حتی یک خانم هم وجود نداشت. دکتر قرایی مقدم علت این مسأله را تا حدودی مردسالار بودن جامعه می داند و می گوید: واقعا کدام یک از چهره های مشهور خانم به اندازه این افراد شهرت دارند؟ خب طبیعی است که در جامعه ای با ریشه های مردسالارانه بیشتر و شاید هم تمام الگو های دختران نوجوان را مرد ها تشکیل دهند .
لگو های دوران نوجوانی در طول زمان تغییر می نماید و دوام زیادی نخواهد داشت و خیلی زود الگو های جدیدی جایگزین آن ها می گردد. درواقع این الگو ها نهادینه نمی گردد، نسل جوان آن ها را چند صباحی سرمشق خود و بعد فراموش شان می نماید
الگو های بهتر می خواهید، آستین بالا بزنید
در عصر ارتباطات و زمانی که دیگر مانند گذشته نمی توان دسترسی نوجوانان به دنیای بیرون را محدود کرد، طبیعی است که گاهی آن ها انتخاب هایی داشته باشند که چندان به مذاق بزرگتر ها خوش نیاید. با این حال به طورحتم با اجبار و پند و نصیحت راهی به جایی نخواهد برد.
دکتر ابهری با اشاره به این که ما دچار نوعی پرکاری فرهنگی بیرونی و کم کاری فرهنگی درونی شده ایم، یادآور می گردد متاسفانه ما آموزش دینی را جایگزین تربیت دینی نموده ایم.
منظور از آموزش دینی ارایه مطالب نظری و مفهومی است، مطالبی که گذرا خواهند بود و خیلی زود به دست فراموشی سپرده می شوند، درحالی که تربیت نهادینه می گردد و به گونه ای با فرد عجین می گردد که جزیی از زندگی او خواهد شد. تربیت دینی توأم با تعهد بوده و یکی از اهداف آن انتقال ارزش ها از نسلی به نسل دیگر است .
در تربیت اسلامی خود والدین به عنوان الگو های رفتاری فرزندانشان عمل می نمایند و به جای این که در گفتار امر و نهی نمایند در رفتار خود به طور غیرمستقیم به آن ها آموزش می دهند. فرزندی که والدینش دروغ نمی گویند، در عمل می آموزد که دروغ نگوید.
بر همین اساس الگو هایی که جامعه به نوجوانان ارایه می دهد می تواند مهم باشد، چرا که یک الگوی ضداخلاقی به گفته دکتر ابهری می تواند تاثیرات مخربی داشته باشد و همین امر وظیفه سنگینی را بر دوش افراد مشهور که جوانان از آن ها الگوبرداری می نمایند، قرار می دهد.
الگوبرداری خوب یا بد؟
دکتر مهدی دوایی | روانشناس
الگوبرداری مانند یک شمشیر دولبه است که می تواند خوب یا بد باشد. الگوبرداری یا به قول روانشناسان یادگیری مشاهده ای، یکی از مباحث مهم روانشناسی است. همه ما به صورت طبیعی از طریق مشاهده رفتار دیگران از آن ها چیز هایی می آموزیم و با رفتارمان دیگران را تحت تاثیر قرار می دهیم، اما این که فردی را به عنوان الگو انتخاب کنیم، موضوعی قابل بحث و آنالیز است.
انتخاب الگو کاملا طبیعی است و یک نوجوان به دلیل میل و گرایش به هویت جویی و علاقه به متمایز بودن از دیگران سعی می نماید از فردی الگوبرداری کند و طبیعی است که افراد مشهور بیشتر از سایرین مورد توجه قرار می گیرند. نکته مهم در این الگوبرداری، انتخاب الگوهاست، چراکه همین الگو ها می توانند فرد را به سوی یک هویت پیروز یا هویت شکست سوق دهند. منظور از هویت پیروز این است که فرد بتواند به الگوی خود افتخار کند و هویت شکست زمانی شکل می گیرد که موارد سازنده هویت فرد برای او دوست داشتنی و قابل احترام نباشد.
به طور مثال ممکن است کسی اسم خودش را دوست نداشته باشد، این مسأله در شکل گیری هویت شکست موثر است. همان طور که اشاره شد یکی از عوامل سازنده هویت، الگو ها هستند، اگر فرد به این نتیجه برسد که الگوی او چیزی برای ارایه ندارد و نمی توان به او افتخار کرد، گامی به سوی هویت شکست برداشته است .
انتخاب الگو یکی از احتیاج های طبیعی نوجوانان و جوانان است، ولی وقتی الگوی مناسبی از سوی نهاد های متولی ارایه نگردد، نوجوان خودش به دنبال الگو خواهد گشت و حتی ممکن است این الگوبرداری از روی احتیاج های جسمی و جنسی و نه احتیاج های تربیتی انتخاب گردد.
اما شاید بپرسید چرا باید یک نفر الگویی را انتخاب کند که او را قابل افتخار نمی داند و ویژگی مثبتی در او نمی بیند، جواب را باید در کمبود های این فرد جست وجو کرد. این فرد به دلیل کمبودهایش از انتخاب این الگو به عنوان نوعی مکانیزم دفاعی بهره می گیرد؛ بنابراین اصلا اشکالی ندارد اگر یک نوجوان از یک هنرپیشه، مجری، ورزشکار و … الگوبرداری کند، نکته مهم این است که واقعا این الگو کیست و چه ویژگی هایی دارد.
اگر این فرد ویژگی های مثبتی داشته باشد، این الگوبرداری مشکل ساز نخواهد بود . اگر می خواهیم فرزندان مان الگو های مناسبی داشته باشند، باید خودمان به عنوان پدر و مادر که نخستین الگو های آن ها هستیم، الگوی خوبی باشیم. در این صورت در آینده هم فرزندان مان به دنبال یافتن الگو های خوبی خواهند بود .
مدل سازی از نوع آمریکایی؛ از کلینت ایستوود تا رونالد ریگان
ایندیپندنت ژورنال ریویو سال 2015 براساس نتایج نظرسنجی ای که توسط سرویس نظرسنجی گوگل اجرا شده بود، فهرستی از 16 الگوی برتر جوانان آمریکایی را منتشر کرد. این نظرسنجی نشان داد کلینت ایستوود با اختلاف زیادی پیشتاز است. در این فهرست نام کسانی همچون رونالد ریگان در رتبه سوم، تام هنکس در رتبه هفتم، تیلور سوئیفت در رتبه یازدهم، آنجلینا جولی و دنزل واشنگتن به ترتیب در رتبه های سیزده و چهارده به چشم می خورد.
جالب این است که در این نظرسنجی کارداشیان ها و مایلی سایرس با اختلاف زیادی به صندلی بدترین الگو دست پیدا کردند. البته در نظرسنجی دیگری که توسط گروه بارنا و با شرکت نوجوان های 13 تا 17 ساله اجرا شده بود، معین شد فقط 6 درصد از این گروه سنی، بازیگر ها و خواننده ها را مدل های محبوب و تاثیرگذاری می دانند و فقط 5 درصدشان ورزشکار ها را به عنوان الگو قبول دارند.
براساس این نظرسنجی رهبران سیاسی و مذهبی با 4 درصد، رهبران مالی و نویسنده ها با یک درصد و محققان و شخصیت های علمی با یک درصد آرا در رتبه های بعدی قرار گرفتند. اگرچه در این نظرسنجی هم تیلور سوئیفت در کنار شخصیت هایی، چون اوباما، اپرا وینفری، استیون اسپیلبرگ و… جزو محبوب ترین الگو ها برای نوجوانان بود .
الگو های ورزشی؛ خوب، بد، زشت !
سال 2013 موسسه سنجش افکار راسموسن ریپورتس در مطالعه ای سراغ هزار نفر از افراد بزرگسال آمریکایی رفت تا ببیند آیا ورزشکاران حرفه ای الگو های خوبی برای بچه ها و نوجوانان هستند یا نه. نتیجه کمی غیرمنتظره بود؛ چون فقط 15 درصد از بزرگسالان آمریکایی ورزشکار ها را الگوی خوبی برای بچه ها می دانند و در عوض 61 درصد فکر می نمایند ورزشکار های حرفه ای مدل خوبی برای بچه ها و نوجوانان نیستند!
این درحالی است که سال 2009 نتایج یک نظرسنجی در انگلستان نشان داده بود برای جوانان 13 تا 18 ساله اروپایی، اهالی موسیقی، ورزشکار ها و بازیگرها، محبوب ترین الگو های رفتاری هستند و در عوض سلبریتی های تلویزیونی، کارآفرین ها و سیاستمداران کمترین رتبه را دارند.
منبع: فرادید