چگونه با داشتن همسر بیش فعال زندگی زناشویی را حفظ کنیم؟
به گزارش وبلاگ فروش ساعت، برخلاف تصور بسیاری از افراد، اختلال کم توجهی-بیش فعالی فقط مختص بچه ها نیست و بزرگسالان هم ممکن است به آن مبتلا باشند.
وبلاگ فروش ساعت، زندگی با یک فرد مبتلا به کم توجهی-بیش فعالی می تواند با چالش های زیادی همراه باشد. بخصوص اگر همسر این افراد از اختلال شان بی خبر باشد یا اطلاعات کمی درباره آن داشته باشد.
این افراد به علت بیماری خود، رفتارهایی خواهند داشت که زندگی زناشویی شان را تحت تاثیر قرار داده و مسائلی به بار خواهد آورد. در ادامه برخی از این مسائل را آنالیز نموده ایم. البته ضروری است قبل از هرچیز یادآوری کنیم که منشأ رفتارها و مسائلی که این افراد به بار می آورند، اختلال و بیماری آن هاست؛ پس مسائل ایجاد شده را به ذات بد، تربیت نادرست، از بین رفتن عشق و علاقه، یا قصد آزار همسر نسبت ندهید.
بیش فعالان بزرگسال
اگرچه اختلال کم توجهی-بیش فعالی در بین مردم بیشتر به عنوان یکی از اختلال های دوران کودکی شناخته می گردد اما درصد زیادی از بچه ها بیش فعال، با این اختلال بزرگ می شوند و در بزرگسالی هم مبتلا خواهند بود. بخصوص بچه های که بیش فعالی آن ها تشخیص داده نشده یا بدون درمان رها شده است. این اختلال با دوعنوان ADHA یعنی کم توجهی و بیش فعالی همزمان و نوع دیگر یعنی ADD کم توجهی بدون بیش فعالی شناخته می گردد.
اگرچه بیش فعالی، کم توجهی کودکی و بزرگسالی تفاوت هایی با هم دارد اما الگوی رفتاری آن ها مشابه است. حواس پرتی، کم توجهی، فعالیت بیش از حد، تمرکزنداشتن، بی قراری، نیمه رها کردن کارها، آشفتگی و... از جمله علائم اختلال کم توجهی-بیش فعالی است. این افراد در بزرگسالی و در زندگی زناشویی خود با مسائلی روبه رو می شوند که از اختلال شان ناشی می گردد. در ادامه به این مسائل می پردازیم.
رها کردن پیگیری و مسئولیت
در هر خانواده ای ضروری است وظایف و کارها بین افراد تقسیم گردد تا همه کار و بار زندگی روی دوش یک نفر نباشد. این باعث نظم و همکاری در خانه می گردد که یک رکن مهم موفقیت و شادکامی است اما اگر با یک فرد مبتلا به ADD یا ADHD زندگی کنید می بینید که همسر شما هیچ مسئولیتی در قبال نظم و ترتیب در خانه بر عهده نمی گیرد. این افراد وظایف خود را انجام نمی دهند و تقسیم کار برایشان معنایی ندارد.
اگرچه شاید به تقسیم کار معتقد باشند و آن را اصولی بدانند اما عملا آن را انجام نمی دهند و مسئولیتی متقبل نمی شوند. به علاوه اگر پیگیری یک کار را به همسر مبتلا به ADD یا ADHD بسپارید، هیچ گاه اتمام آن را نخواهید دید. مثلا اگر از چنین افرادی بخواهید یک کار اداری را پیگیری کند یا مثلا وسایل خراب شده را تعمیر کند بارها و بارها باید به او یادآوری کنید و در آخر هم خودتان آن را انجام دهید.
نیمه کاره های رو به افزایش
افراد مبتلا به کم توجهی-بیش فعالی کارها را نیمه کاره رها می نمایند و نمی توانند از عهده اتمام آن برآیند. در زندگی این افراد کوهی از کارهای نیمه کاره وجود دارد که روز به روز به تعداد آن افزوده می گردد. به علاوه این افراد معمولا آغاز کارها را هم به تعویق می اندازند.
برنامه ریزی در زندگی این افراد جایی ندارد و نمی توانند محاسبه نمایند هرکاری تقریبا چقدر زمان لازم دارد. همسران این افراد باید دائم کارها را چک نمایند و برای اتمام هر پروژه ای زمان و انرژی زیادی صرف نمایند. خستگی، بی حوصلگی، ناراحتی، کلافگی و سردرگمی احساساتی است که همسران آن ها معمولا تجربه می نمایند.
بی قراری و تنش دائمی
افراد مبتلا به کم توجهی- بیش فعالی آرام و قرار ندارند و عصبی به نظر می رسند. تنش های عصبی معمولا جای حفظ آرامش را در آن ها می گیرد و کنترل احساسات ندارند. به همین علت ممکن است بر سر مسائل جزئی از کوره در بروند و فوران خشم داشته باشند. زندگی با این افراد معمولا سرشار از درگیری های زناشویی، بحث و دعواست؛ بخصوص اگر همسرشان اطلاعاتی درباره اختلال این افراد نداشته باشد.
حتی گاهی اطرافیان و همسر این افراد نمی داند که منشأ رفتارهای پرخاشگرانه آن ها چیست و آن را به بداخلاقی و عصبی بودن نسبت می دهند. بنابراین ممکن است به جای درمان اختلال اصلی، در پی درمان پرخاشگری آن ها باشند یا ممکن است بارها و بارها برای بهبود رفتار، از آن ها قول بگیرند.
مسائل مالی و خرج های بی برنامه
کسانی که با افراد مبتلا به ADD یا ADHD زندگی می نمایند بیشتر از مسائل و بی برنامگی مالی رنج می برند. این افراد برای خرج های زندگی برنامه ریزی ندارند، نمی توانند شغل خود را حفظ نمایند، پس اندازی نخواهند داشت، هزینه های اضافی به بار خواهند آورد و احتمالا درباره این مسائل مالی صحبت نخواهند کرد. درنهایت بدهکاری و مسائل مالی زیادی به بار خواهد آمد که شرایط زندگی خانواده را به خطر انداخته، امنیت و آرامش را کاهش می دهد.
گوش های غیرفعال
افراد مبتلا به ADD و ADHD مستمع های خوبی برای همسران خود نیستند. این افراد معمولا در بین صحبت دیگران می پرند و طاقت ندارند تا خاتمه آن صبر نمایند. بنابراین همسران این افراد معمولا از لحاظ ارتباطی به مشکل برخورده و رضایت ندارند. احساس درک نشدن، شنیده نشدن، بی توجهی، دیده نشدن و... احساسات مخربی است که در چنین روابطی وجود دارد. به علاوه شرم و خجالت یکی دیگر از احساسات زندگی با این افراد است؛ چراکه آن ها معمولا صحبت های دوستان و آشنایان را هم قطع نموده و اجازه نمی دهند مکالمات ادامه پیدا نمایند. افراد معمولا چنین رفتارهایی را بر بی ادبی تعبیر نموده و روابط اجتماعی خانواده مخدوش می گردد.
جابه جایی نقش ها
کسانی که با افراد بیش فعال یا کم توجه زندگی می نمایند معمولا نقشی بیش از همسری بر عهده دارند. این افراد ممکن است نقش والدین را برای همسر بیش فعال خود برعهده بگیرند و مجبور باشند همواره مثل یک کودک از او مراقبت نمایند. یادآوری زمان مصرف داروها، تکمیل کارها، حضور در قرارها، پیگیری مسئولیت ها، رسیدگی به بچه ها و... همگی جز وظایف آن هاست.
داشتن نقش والدین برای همسر، هم یکی از مخرب ترین انواع رابطه بین زوجین است که می تواند شرایط ناهنجاری در خانواده ایجاد کند. این جابه جایی نقش همسر با والدین نارضایتی زیادی بین همسران به وجود می آورد تا جایی که ممکن است حتی کار به جدایی بکشد.
بی تصمیمی و سکوت
تصمیم گیری و صحبت درباره مسائل مهم با افراد مبتلا به کم توجهی-بیش فعالی برای همسرشان مثل یک رویا می ماند. این افراد نمی توانند درباره مسائل مختلف بیش از چند دقیقه فکر نمایند و به سرعت توجه و تمرکز خود را از دست می دهند. بنابراین معمولا یا نمی توانند تصمیم بگیرند یا تصمیمات بی اساس و غیرمنطقی خواهند داشت. زندگی با این افراد یعنی یک بی تصمیمی جاری. بنابراین بار تصمیمات سخت و حساس را همسران شان باید یک تنه به دوش بکشند بدون آن که همفکری داشته باشند.
دلسردی و افسردگی
از آن جا که افراد مبتلا به کم توجهی-بیش فعالی دائم دچار حواس پرتی می شوند و کارها را نیمه کاره رها می نمایند، ممکن است رفتارهایی از خود نشان دهند که معنای بی توجهی یا علاقه نداشتن را داشته باشد. مثلا ممکن است زمانی که با همسر خود گرم صحبت هستند یا برای شام دور میز نشسته اند، به یک باره به سراغ کار دیگری بروند یا مثلا بازی رایانه ای آغاز نمایند. این رفتارها ممکن است از سوی همسران شان، بی توجهی و از بین رفتن عشق و علاقه قلمداد گردد. بنابراین بعد از مدتی دل سردی، دلخوری، نبود صمیمیت و افسردگی فضای رابطه زناشویی را مخدوش خواهد نمود.
منبع: همشهری آنلاین